{ وقتی دکتر بود و تو خدمتکارش}
پارت :1
ژانر:
عاشقانه ، دکتر ، دارای کمی(اصمات)
سلام من لی ا.ت سنم
۲۳ سال و در شهر سئول زندگی میکنم دختری ساکت و درونگرام
(البته خودم خیلی شیطون و هیجانی ام🗿)
طبق معمول آلارم گوشیم شروع ب زنگ زدن کرد
و ساعت ۸:۰۰ صبح بود
از اتاق اومدم بیرون
و پرده ها رو کنار زدم
و پنجره ها رو باز کردم تا هوای تازه بیاد
من ب خاطر اینکه کار پیدا کنم
ب سئول اومدم
و داخل یکی از آپارتمان ها خونه ای کوچیکی دارم
یک دوش ۱۵ مینی گرفتم
و روتین پوستمو انجام دادم
روتین پوستمو انجام دادم
چرا ک من بدن و صورتم
اهمیت خاصی برام داره داشتم خودم
رو برای حرکات ورزشی گرم میکردم
تا یک پیامک از طرف یک
فرد ناشناس برام ارسال شد ک یهو...
شرطا: ۱٠ لایک ، ۱٠ کامنت
چنل روبیکا:
https://rubika.ir/joinc/CBBHGEGI0PPTNTANZRZCYDRRAQOFKTLI
ژانر:
عاشقانه ، دکتر ، دارای کمی(اصمات)
سلام من لی ا.ت سنم
۲۳ سال و در شهر سئول زندگی میکنم دختری ساکت و درونگرام
(البته خودم خیلی شیطون و هیجانی ام🗿)
طبق معمول آلارم گوشیم شروع ب زنگ زدن کرد
و ساعت ۸:۰۰ صبح بود
از اتاق اومدم بیرون
و پرده ها رو کنار زدم
و پنجره ها رو باز کردم تا هوای تازه بیاد
من ب خاطر اینکه کار پیدا کنم
ب سئول اومدم
و داخل یکی از آپارتمان ها خونه ای کوچیکی دارم
یک دوش ۱۵ مینی گرفتم
و روتین پوستمو انجام دادم
روتین پوستمو انجام دادم
چرا ک من بدن و صورتم
اهمیت خاصی برام داره داشتم خودم
رو برای حرکات ورزشی گرم میکردم
تا یک پیامک از طرف یک
فرد ناشناس برام ارسال شد ک یهو...
شرطا: ۱٠ لایک ، ۱٠ کامنت
چنل روبیکا:
https://rubika.ir/joinc/CBBHGEGI0PPTNTANZRZCYDRRAQOFKTLI
۵.۹k
۲۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.